2005/12/11

سخن چين بدبخت هيزم كش است

1- مي فرمايد (سعدي عليه الرحمه را مي گويم) ميان دو كس (به فتح كاف (توضيح از مفسر)) جنگ (باز هم به فتح كاف!!!) چون آتش است. سخن چين بدبخت، هيزم كش (اين دفعه به كسر كاف) است.
يعني اگر دو نفر با هم دعوا و اختلاف داشته باشند، سعدي اين دعوا و اختلاف را به جنگ تشبيه كرده و گفته كه اون كسي (بازهم بايد بگم به فتح كاف؟!!) ميون اين دو نفر سخن‌چيني ميكنه، مثل هيزم مي‌مونه يعني خودش دود ميشه و نيست ميشه. خودش، با دستهاي خودش كه نه، در واقع با زبان خودش، خودش رو از بين مي‌بره. يعني اگر روزي ديديد كه يك نفر از بين رفت، نگين حاجاقا چرا فلاني از بين رفت، بدونيد كه خودش اين كار را كرده كه خود كرده را تدبير نيست.
 
حالا سوالي كه من دارم اينه كه اگر سخن‌چيني بين دو نفري كه با هم دعوا دارند، اين چنين است، ‌سخن‌چيني بين دو نفري كه با هم هيچ اختلافي ندارند حكمش چيست؟ سخن‌چيني كه بين دونفري را كه دارند مثل آدم زندگيشان را ميكنند نبايد بدتر باشد؟ به نظر من كه چرا. يك چنين فردي،‌ نه در اين دنيا و نه در اون دنيا هيچ خير و بركتي نخواهد ديد. من مرده شما زنده، بنشينيد و تماشا كنيد.
 
2- من آدم راست گويي هستم. اگر قرار باشد كه شخصي، حرف من را باور نكند، همان بهتر كه نكند. من هيچ احتياجي به قسم خوردن ندارم. ولي اگر روزي روزگاري مجبور شوم كه قسم بخورم، بدانيد و آگاه باشيد كه كسي كه بنده را قسم مي‌دهد، فشاري روي من گذاشته است كه حالا حالا ها فراموشش نخواهم كرد. اي كاش سعدي زنده بود و حكمي هم براي اين فرد مشخص ميكرد. حالا اگر اين شخصي كه بنده را قسم داده است،‌ تحت فشار ديگري (مثلاً همان سخن‌بدبخت) بنده را قسم داده باشد،‌ آنوقت كار اين سخن‌‌جين جان، به پايان مي‌رسد. باز هم من مرده شما زنده، بنشينيد و تماشا كنيد.
 
3- اين والده مكرمه ما، همينجوري مي‌نويسد و ميرود جلو. هي هم به لينكهاي كنار صفحه اش اضافه ميكند. من ميدانم (به لحن اون باباي توي گاليور بخوانيد من مييييييييييدانم!!) اين والده به يك جايي خواهد رسيد. باز هم من مرده شما زنده، بنشينيد و تماشا كنيد.
 
4- عنوان اين مطلب بايستي من مرده شما زنده مي بود. ولي چه كنم كه من اول عنوان رو انتخاب ميكنم بعد مطلب مينويسم. برعكس مرحوم سالك كه اول متنش را مينوشت و بعد عنوان مي‌گذاشت. به نظر شما كدام يك بهتر است؟

No comments:

Post a Comment