2011/06/14

شغل: مترجم

جدیدترین ترجمه‌ی چاپ شده‌ی والده
هفشده سالم بود، به هنگام ورود به یک کشور کفر و فساد، فرمی را دادند و منِ مغرور هم گفتم «من فرم خودم رو خودم پر می‌کنم!»

بعد از پر کردن فرم، والده آن را گرفت و گفت چرا جلوی شغل من نوشتی House Keeper؟! گفتم مگه تو خانه دار نیستی؟ گفت اولاً خانه دار می‌شود Housewife و اینی که تو نوشتی یعنی سرایدار! ثانیا نه! من خانه دار نیستم! ولی چون توضیحش طولانیه، همون بنویس Housewife.

سال‌ها گذشت و من چون توضیحش طولانی بود، هرجا فرمی می‌خواستم پر کنم، می‌نوشتم خانه دار.

تا امروز. امروز که دیگر حساب کتاب‌هایی را که والده ترجمه کرده است، از دستم خارج شده است، داشتم با خودم فکر می‌کردم که از حالا به بعد احتمالاً می‌توانم بنویسم شغل: مترجم. کوتاه و گویا!

2 comments:

  1. حاجاقای عزیز بنده که بیشتر از یکبار والده گرامی شما رو ملاقات نکردم، اما توجیه بودم که ایشون مترجم هستن، شما چرا اینقدر دیر به این مهم پی بردی؟! سرت شلوغه دیگه رفیق.

    ReplyDelete
  2. والده از هر انگشتش یه هنر میریزه :)))))

    ReplyDelete