2014/08/21

اعتقادات اساسی جامعه

تلویزیون، در گزارشی انتقادی از تئاتر‌های در حال اجرا، عباراتی مثل «با هر ترفندی می‌خواهد مخاطب جذب کند» و «با زیر پا گذاشتن آداب اساسی جامعه» را به کار می‌برد. 
این عبارات، امکان ندارد که همزمان درست باشند. اگر قرار باشد که «با هر ترفندی فروختن» درست باشد، پس آن ترفند، «آداب اساسی جامعه» را زیر پا نگذاشته است. چرا که اگر گذاشته بود، فروش نمی‌رفت!  مردم، اگر چیزی را مغایر اعتقادات خود بدانند، از آن استقبال نمی‌کنند. مگر نه اینکه می‌گویند علت اسلام آوردن ایرانیان این بود که آن را با اعتقادات «عدالت پرور» خود، همگون دیدند؟ خب اگر ایرانیان آن زمان انسان‌هایی ظالم بودند، آیا دین اسلام را می‌پذیرفتند؟!

اعتقادات اساسی جامعه‌ی ما چیست؟ آیا این اعتقادات، نوع حکومت را تعیین می‌کند یا این حکومت است که اعتقادات جامعه را شکل می‌دهد؟

پیغمبر اسلام، در تمام مدتی که در مکه بود، حکومت اسلامی تشکیل نداد. من می‌گویم چون تمام مکیان، مسلمان نبودند. چون جامعه‌ی آن زمان مکه، جامعه‌ای اسلامی نبود. ولی وقتی به یثرب رفت، اگر نگوییم همه، اکثریت یثربیان مسلمان شدند و به واسطه‌ی این، احکام اسلام را اکثریت مردمان یک جامعه اجرا و رعایت کردند و این شد که حکومت اسلامی تشکیل گردید. چون جامعه، اسلامی شده بود.

آداب و رسوم یک  جامعه (که سر رشته‌اش اعتقادات آن جامعه است) در طی زمان، تغییر می‌کند. 
بیشتر شدن تعداد کسانی که به حجاب اسلامی اعتقادی ندارند، پر فروش تر شدن نمایش‌هایی که در آن خانمی تک آوازی می‌کند، خوردن در ملاء عام در ماه رمضان و صدها مورد دیگر، همگی نشانگر تغییر آداب و رسوم و اعتقادات جامعه ایرانیست. وظیفه‌ی اصحاب قدرت و حکومت است که این تغییر را اول بپذیرند و بعد برنامه‌های انتقادی درست کنند!!

تاوقتی که این تغییر پذیرفته نشود، جدایی میان حکومت و ملت وجود خواهد داشت. صدا و سیما از بی‌بند و باری می‌گوید و کیهان از شکسته شدن شاخ فتنه! و مردم یکدیگر را نگریسته، می‌گویند این‌ها از چه جامعه‌ای دارند حرف می‌زنند؟!

No comments:

Post a Comment