2003/07/05

سلام
خونه ي مادر بزرگه هزارتا قصه داره
خونه مادر بزرگه شادي و غصه داره
خونه مادر بزرگه حرفهاي تازه داره
خونه مادر بزرگه گياه و سبزه داره

يادتونه اين آهنگ رو؟ برنامه خونه مادر بزرگه بود تلويزيون نشون ميداد؟ زمان بچگي؟ هي روزگار...
نشسته بودم پاي كامپيوتر، داشتم اين آهنگ رو گوش ميكردم و براي خودم خوش بودم. همينطور كه بلا نسبت بالا تنه خويش رو به چپ و راست ميبردم، گفتم يه سر وبلاگم بزنم، كه ديدم ددم واي، امروز هيچي ننوشتم. اين شد كه اومدم اينجا و مزاحم شما شدم. ولي اينقدر تو نخ اين اهنگم كه فعلا چيزي نميتونم بنويسم. ميگم چطوره بذارمش توي وبلاگم ؟ بذارين ببينم بلدم...

No comments:

Post a Comment