2004/04/23

سلام
الان كه اومدم اينجا مطلب بنويسم، مي بينم كه اين بلاگر عجب تغيير كرده. دو سه روز پيش كه ميخواستم بيام و چيزكي بنويسم، ديدم كه گوگول از من به عنوان يك كاربر فعال دعوت كرده كه برم و ايميلش رو بگيرم. من هم كه سر از پا نميشناختم، تمام اين دو سه روز رو داشتم با اون كار ميكردم. چيز جالبيست، البته كه كار زياد دارد و حالا حالا ها مونده كه به پاي ياهو برسه ولي همين كه 1000 مگابايت مجاني ميده، خودش حسابي وسوسه برانگيز است. خلاصه اينكه اگر از شما هم دعوت شده كه برويد و يك اكانت بگيريد، فرصت رو از دست ندهيد!

آدم ميمونه وقتي كه يك عدد مارمولك، از آدمي دلگير ميشه. هي پيش خودم ميگفتم كه يه چند وقتيست خبري ازين مارمولك نيست ها، نگو طرف با ما قهر كرده. چي بگم والا. پيشتر ها، يكي از دوستانم نيز هموينطوري با من قهر كرده بود و من هم كه هيچ نشوني ازش نداشتم، نميدونستم كه چي شده تا اينكه يه روز بعد از مدت تقريبا طولاني، اومد و بعد از اون هم هميشه مياد.
حالا مارمولك خانم، ( ببينم مارمولكها مَردن يا زن؟!!) من چه جفايي نسبت به شما كردم كه با من قهري؟ به من نامه بده و بگو. خدا رو چه ديدي شايد ازت معذرت خواهي كه كردم، منو بخشيدي و از من گذشتي و دوستاي خوبي باهم شديم هان؟

No comments:

Post a Comment