2003/11/01

سلام
خاطرات شخص شخيص حاجاقا وقتي كه در كلارآباد بود
قسمت سوم

دفعه قبل تا روز دوم براتون نوشتم. اگه يادتون باشه من 4شنبه از تهران راه افتادم و بعد گذروندن حوادثي ساعت 11 صبح رسيدم كلارآباد. ناهاري خوردم و خوابيدم و كمي هم پياده روي كردم. روز دوم هم هم چون كارگر نيامد مجبور شدم كه خودم حمام رو تميز كنم. حالا ادامه ماجرا:

جمعه 28/6/82
صبح ساعت 11بود كه احساس كردم يكي داره در خونه رو از جا ميكنه. از خواب بيدار شدم و در رو باز كردم ديدم بانويي به غايت زيبا روي با قد cm 190 ايستاده. گفتم بله؟ و البته روم نشد كه بگم شما داشتين در خونه من رو ميزديد يا درسعادت بنده رو؟!!! گفت آقاي مدرس؟ گفتم بله. گفت من افسانه ام. تو دلم گفتم والا ما توي خواب هم همچين چيزي رو نديده بوديم. گفتم خب؟ گفت احتياج به يك نفر داشتيد كه بيايد و خانه را تنظيف كند! گفتم آها. بله. بفرماييد.
آمد توي خونه و روپوش خويش را دراوردن همان و قلب بنده به لرزيدن همان! مادرپياله چقدر خوش تركيب بود! از پايين كه ميومدي بالا، يه خورده پهن ميشد و بعد يكهو كه به كمر ميرسيد، تنگ ميشد. سينه ها هم كه هزار الله اكبر!!! حالا من براي اينكه توي خماري بمونيد، نميگم كه آن لرزيدن قلب، از ترس بود يا چيز ديگه!! فكرش رو بكنيد اگر خداي نكرده نظر سويي به ما داشت، من بيچاره كه پِرِس ميشدم!!!
حدود 3 ساعتي موند و همينطور كه كار ميكرد، منم سيگار ميكشيدم و باهاش حرف ميزدم. البته به بهانه حرف زدن همش دنبالش بودم كه مبادا شيطان گولش بزند و دست از پا خطا كند. ساعت نزديك 2 بود كه ازش پرسيدم افسانه ناهار چي برات درست كنم؟ گفت هيچي من الان كارم تموم ميشه و ميرم. خيلي ممنون. ماهم گفتيم اوكي!
وقتي كه افسانه خانم رفت، من اصلا حال و حوصله غذا درست كردن نداشتم. حالا نياين پشت سر حاجاقا صفحه بذارين كه آره عاشق شده و دل و دماغ خوردن نداشت ها!!!به جون شوما حوصله درست كردن غذا نداشتم و الا خيلي هم گرسنه بودم. اين شد كه از يخچال كه حالا به لطف افسانه جون(!) خيلي نو نوار هم شده، چند برگ كالباس دراوردم و با ماست خوردم!! ساعت هم حدود 3 بود كه رفتم خوابيدم.
عصري كه از خواب بيدار شدم، يه كم توي خونه چرخيدم و چون سردم شده بود، يه ذره آب شنگولك خوردم به اندازه اي كه فقط همچين گرم بشم.
الان هم كه در خدمت شمام و راستش برنامه ي خاصي هم ندارم تا آخر شب ببينم چي پيش مياد.

No comments:

Post a Comment