2010/01/11

مستند ندا


چند روزیست که می‌خواهم درباره این همه دروغی که می‌بافند و به خورد ملت می‌دهند، چیزکی بنویسم. ولی هرچه فکر می‌کنم، چیزی به ذهنم نمیرسد. همیشه این مشکل را داشته‌ام که چیز‌های واضحی را که دیگران به خوبی بیان می‌کنند، زبان من لالمونی می‌گیرد. 
دیروز، در جمعی دوستانه، یکی از دوستان چند خطی را نگاشت. من هم پیش خودم گفتم که اگر قرار بود من هم حرفی بزنم، بهتر از این نمی‌توانستم. 




حقيقتش بنده مستند مذكور را نديده ام (در واقع مدتي است اصلا تلويزيون نگاه نمي كنم) اما درباره اينكه دليل منطقي و عقلي براي رد مستند مذكور كه در آن  شئي در دست آن مرحومه نشان داده شده و به اين ترتيب ثابت مي‌شود كه آن بنده خدا در حال فيلم بازي كردن بوده و نمرده وجود ندارد.....
تا آنجا كه بنده در ذهن دارم تا كنون چندين سناريو عجيب درباره قتل آن مرحومه سرهم شده است. ابتدا روزنامه‌هاي جوان و  وطن امروز مدعي شدند كه خبرنگار بي بي سي آن بنده خدا را به قتل رسانده است. بعدخبرگزاري فارس مدعي شد كه اصلا اين خانم ساكن يونان است و چنين كسي در تهران نبوده كه در تهران به قتل برسد
بعد آقاي احمدي نژاد در مصاحبه با لري كينگ مدعي شد كه سازمان سيا او را كشته و آقاي چاوز براي ايشان تعريف كرده است كه در ونزوئلا هم يك دختر توسط سازمان سيا به قتل رسيده است. بعد عده اي از خواهران به خونخواهي اين خانم راه افتادند جلوي سفارت انگلستان كه قاتل اين خانم آرش حجازي است و دولت انگلستان بايد او را به ايران تحويل دهد. بعد هم عده اي بيكار الدوله جلوي سفارت انگليس خيمه شب بازي راه انداختند و در نمايشي خياباني باز هم آرش حجازي را قاتل خانم آقا سلطان معرفي كردندو.... گويا آخرين نمونه اش هم اين بوده كه آن مرحومه خودش خودش را به قتل رسانده است ....
تا آنجا كه ذهن بنده ياري مي كند هيچ دليل منطقي و عقلي براي رد اين سناريو هاي دور از ذهن نمي شد ارائه كرد. اين نوع استدلال  مانند آن است كه كسي مدعي شود  كروي بودن زمين دروغ است چون اگر زمين كروي بود ما بايد كجكي روي زمين راه مي رفيتم . حالا كسي مي تواندبا دليل  عقلي و منطقي ثابت كند زمين گرد است؟  
چند وقت پيش كه بحث صحت انتخابات داغ بود دوستي صحبت جالبي كرد. ايشان گفتند مسملما يكي از  دو طرف دعوا دروغ مي گويد . در يك طرف كساني مانند آقايان موسوي كروبي و خاتمي قرار دارند كه هر ضعفي هم داشته باشند تا كنون حداقل به صورت علني دروغ نگفته اند و در طرف ديگر كساني مانند آقايان احمدي نژاد (كه دور سر خودش هاله نور مي بينيد و بعد هم آن را انكار مي كند) كامران دانشجو (كه مقالات خلايق را مي دزدد و به اسم خودش چاپ مي كند و اخيرا هم شايعاتي مبني بر كذب بودن ادعاي وي مبني بر اينكه به دليل شعار دادن عليه سلمان رشدي از انگلستان اخراج شده منتشر شده است، به ادعاي شايعات مطرح شده دليل اخراج وي داشتن رابطه نامشروع با يك دختر انگليسي است) و صادق محصولي (كه در فاصله ده سال از خروج از سپاه ثروت ميلياردي به دست آورده است ) .
از نظر عقلي ادعاي كدام طرف قابل باور تر است؟
در ماجراي قتل خانم آقا سلطان هم يك طرف ماجرا يك دانشجوي پزشكي و موسس يكي از موفق ترين  انتشارات كشور (انتشارات كاروان ) و يكي از با اخلاق ترين مترجم هاي ايران (ايشان و انتشاراتشان جزو معدود ناشران  ايراني هستندكه براي ترجمه آثار خارجي ابتدا از نويسنده اثر كسب مجوز مي كنند) است و در طرف ديگر يك مشت افراد لاقيدآدمكش (خودشان به قتل حداقل 30 نفر اعتراف كرده اند)كه متوسط سوادشان با ارفاق به ديپلم دبيرستان هم نمي رسد.
طرف اول حرفش از شش ماه قبل تا كنون تغيير نكرده است طرف دوم هر روز يك داستان جديد خلق مي كند.
شما ادعاي كدام طرف را باور مي كنيد؟

No comments:

Post a Comment