2003/06/06

سلام
يه چند روزي بود كه هي از بالا پشت بوم صداي آب ميومد. ميرفتم بالا، ميديدم كه شلنگ كولر سوراخ شده. بر ميداشتم درستش ميكردم، باز دوباره فرداش صداي آب ميومد. تا اينكه امروز صبح رفتم درستش كردم براي بار چندم. يه دو ساعتي نگذشته بود كه اين دفعه صداي ترق توروق و بالامب بولومب از كولر شنيدم. رفتم بالا ديدم بعععععععععععله، جنابان كلاغان، ميان به شلنگ كولر نوك ميزنن، اونو سوراخ ميكنن، تا بلكه آبي بنوشند و لعنتي بر يزيد فرستند. همچين جلوي چشم من شلنگ رو از وسط پاره كردند كه انگار از قحطي اومده بودند. هيچي ديگه مجبور شدم برم از انباري يك شلنگ ديگه بردارم بيارم نصب كنم. حالا تا وقتي كه كلاغها باز تشنشون نشده، ما ميتونيم از كولرمون استفاده كنيم!! كلاغا مُچكريم. كلاغا مُچكريم!!!

No comments:

Post a Comment