در این چند سال که وبلاگ نمینوشتم، مواقعی پیش میآمد که دلم میخواست بنویسم. اگر همت میداشتم، در دفتر خاطراتم مینوشتمش، همت اگر کمتر میبود، در انجمن مووبل تایپ فارسی و اگر باز هم از این کمتر بود، در ایمیلی به یک دوست. اگر هم هیچ همتی در کار نمیبود که عمدتاً نیز همین بود، در ذهن میماند و چه بسا که فراموش نیز میشد.
الان آمدم به نخستین عیّار ایماگر ایمیلی بنویسم، یک مرتبه یاد دو چیز افتادم، یکی اینکه تازگی، اینجا را دوباره راهاندازی کردهام و دیگری حرف عیّار که آدمی باید خود را به بوتهی نقد بسپارد. این را هم گفته بود که در حال حاضر، عمده دلیل نوشتن بیش از هزار پست در وبلاگش، در معرض نقد قرار دادن خویش است با نظرات و انتقاداتی که خوانندگانش در قسمت نظرهای هر پست، برایش مینویسند.
این شد که آمدم اینجا تا آن چیزکی را که میخواستم در ایمیل برایش بنویسم، اینجا بنویسم.
اولا که الان یادم رفت!
ثانیا که تا یادم بیاید، دستی سر گوش اینجا میکشم و قسمت نظرخواهیاش را سعی میکنم دوباره راه بیندازم. باید اول بروم ببینم آن سایتی که آن روزها از سیستم نظردهیاش استفاده میکردم، هنوز هست یا نه و سرویس دهی میکند و اینها.
اگر در همین حین، آن مطلبم، به یادم آمد، میآیم و مینویسم. و الا، فعلا تا بعد!
الان آمدم به نخستین عیّار ایماگر ایمیلی بنویسم، یک مرتبه یاد دو چیز افتادم، یکی اینکه تازگی، اینجا را دوباره راهاندازی کردهام و دیگری حرف عیّار که آدمی باید خود را به بوتهی نقد بسپارد. این را هم گفته بود که در حال حاضر، عمده دلیل نوشتن بیش از هزار پست در وبلاگش، در معرض نقد قرار دادن خویش است با نظرات و انتقاداتی که خوانندگانش در قسمت نظرهای هر پست، برایش مینویسند.
این شد که آمدم اینجا تا آن چیزکی را که میخواستم در ایمیل برایش بنویسم، اینجا بنویسم.
اولا که الان یادم رفت!
ثانیا که تا یادم بیاید، دستی سر گوش اینجا میکشم و قسمت نظرخواهیاش را سعی میکنم دوباره راه بیندازم. باید اول بروم ببینم آن سایتی که آن روزها از سیستم نظردهیاش استفاده میکردم، هنوز هست یا نه و سرویس دهی میکند و اینها.
اگر در همین حین، آن مطلبم، به یادم آمد، میآیم و مینویسم. و الا، فعلا تا بعد!
No comments:
Post a Comment