2009/12/31

ما، همه، مردمانیم

وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا

این، نگاه کلی قرآن به انسان است. البته، یک نگاه غیر الهی هم هست که برخی، آن را نگاهی فرعونی می‌نامند. در این نگاه دوم، مخاطب را برای اینکه تماماً مطیع خود کنی، او را تحمیق می‌کنی و خار و خفیفش می‌نمایی.
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ پس قومش را از راه به در برد، تا از او پيروى كنند كه ايشان [در برابر خداوند] قومى نافرمان بودند

یک نگاه دیگری هم هست که من اسمش را می‌گذارم نگاه عرفانی. در این نگاه، ماورای این دنیای ماده، دیده می‌شود. اینکه در زمان مرحوم آیت الله بروجردی، برخی با تدریس فلسفه در حوزه‌ی علمیه مخالف بودند، به خاطر این نوع نگاه هم بود. می‌گفتند که وجود، واحد است، پس من خدام!
در پس هر پدیده‌ای، یک چیزی نهفته است. این نگاه عرفانی، اون چیز را می‌بیند. صاحب این نگاه، چیزهایی را بیان می‌کند که من و تو که این نگاه را نداریم، نمی‌توانیم ببینیم و حتی شاید درک کنیم. دقیقا مثل فیزیک نیوتونی و کوانتومی. فیزیک و مکانیک کوانتومی، در زندگی روزمره‌ی کاربردی ندارد. در یک عالم دیگر است و در همان عالم است که برخی قوانین نیوتونی را رد می‌کند.

در این دو سه روز اخیر، چند جا خواندم که موافقان ولی فقیه فعلی، مخالفان را که می‌پندارند همان‌هایی هستند که هتک حرمت کردند، اول، غیر هموطن نامیدند، بعد غیر انسان، بعد غیر موجود زنده و در نهایت هم غیر موجود. کمی در اینترنت اگر بگردید، این نوع دیدگاه را پیدا خواهید کرد.
در بهترین حالت، این دیدگاه غیر موجودی، همانطور که مرتضی هم نوشته‌ است، یک دیدگاه عرفانیست. مثلاً در این دیدگاه، ، علت بخشودن حضرت باری تعالی حضرت آدم را، اعتراف او به ولایت مولای متقیان می‌داند. یا اینکه تمام مخلوقات این جهان پهناور، در غم حادثه‌ی عاشورا در کربلا، عزادارند.
این نگاه، یک نگاه خیلی خیلی والاییست که من یک لاقبا را نرسد که درباره‌ی آن حرفی بزنم. ولی مساله، اینجاست که این نگاه عرفانی، جایی دارد و مخصوص هر جا نیست.
در اداره‌ی اجتماع، در ارتباط با دیگران، در زندگی اجتماعی، نگاه عرفانی، تا اندازه‌ای می‌تواند پیش رود.
حضرت علی که بی شک، متقی ترین انسان بود، در نامه‌ی خود به مالک اشتر می‌فرماید:


أَشْعِرْ قَلْبَكَ اَلرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ اَلْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اَللُّطْفَ بِهِمْ وَ لاَ تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي اَلدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي اَلْخَلْقِ
 قلب خويش را پر كن از محبت و رأفت مردم و چونان حيوانى درنده مباش كه خوردنشان را غنيمت شمارى ، زيرا آنان دو گروهند يا همكيشان تو هستند يا همانندان تو در آفرينش

درمورد انسان بودن همگیمان، می‌توانم بیشتر از این‌ها بنویسم مثلا از قانون اساسی خودمان نیز با تاکید بر کرامات انسانی نوشته شده است، مثال بیاورم، ولی فکر می‌کنم که همینقدر، کافی باشد.

حال که پذیرفتیم، چند نکته را عنوان وار می‌گویم:
  1. اینکه پرچمی، یک نوار مشکی یا هرچیز مربوط به عزاداری، پاره شده باشد، نمی‌توانیم نتیجه بگیریم که اولاً هتک حرمت شده است، ثانیاً پاره کننده، انسان نیست. سال‌ها پیش از این، یک کامیونی داشت وارد حرم حضرت معصومه -سلام الله علیها- می‌شد. به هنگام دنده عقب گرفتن، نوک علم، گیر کرد به یکی از این نوارهای مشکی که به دو تیر چراغ برق دوطرف خیابان وصل شده بود و آن را پاره کرد. نمی‌خواهم بگویم که پس هر پاره شدنی، غیر عمد است، ولی پس تقوایمان چی؟
  2. اینکه یک نفری بعد از راهپیمایی، یک ساندیس گرفته باشد و مشغول خوردنش باشد، دلیل نمی‌شود که همه‌ی راهپیمایی کنندگان، به خاطر تیتاپ و ساندیس آمده‌اند. مگر در این کشور، فقط طرفداران جنبش سبز وجود دارد؟ مگر آقایان احمدی نژاد و خامنه‌ای، طرفدار ندارند؟ اینکه بگوییم که آنها پول گرفته‌اند و غیره، من را یاد سال‌ها قبل می‌اندازد که در ورزشگاه می‌گفتیم داور به نفع گرفته یک بشکه نفت گرفته! این نگاه، دقیقا مثل همان نگاهیست که میگوید هتک حرمت کنندگان، انسان که هیچی، اصلا موجود نیستند. راستش، به نظر من، حتی بدتر از آن هم هست. باز لااقل، اولی، یک نگاه عارفانه‌ای را پشت سر خویش دارد. یا لااقل من این نوع نگاه را می‌بینم. ولی در دیدگاه دومی، هیچی نیست. 

همه‌ی ما، فارغ از اینکه به چه چیزی و چه کسی علاقه و اعتقاد داریم، اول از همه، انسانیم. اول از یکی از مخلوقات خدا هستیم. تازه، تنها مخلوقی هم هستیم که خداوند به خودش، بعد از آفرینش، آفرین گفت. اگر می‌خواهیم مثل خدا شویم، اگر می‌خواهیم خدایی شویم، باید از صفاتش شروع کنیم و سعی کنیم که در حد توان خودمان، خود را واجد آن صفات کنیم و این، مسلماً با این نوع دیدگاه‌هایی که دیگری آدم به حساب نمی‌آورد، به هیچ وجه سازگاری ندارد.

1 comment:

  1. سلام بر حاجاقای عزیز و گرامی
    قصد اسپمینگ ندارم اما دلم شدیدا برای آن بحث های فروم مووبل تایپ تنگ شده.
    اما درمورد پست گرامی!:دی
    باور کن امشب جزء معدود شب هایی هست که از شدت آرامش خوشحالم. اول بلاگ مرتضی رو خوندم و هرچند عقایدش 180 درجه متفاوت با من است، ولی ادب در کلامش آرامم کرد. حالا هم که پست حاجاقای عزیز رو خوندم بسی مسرور شدم از کشف قدری انسانیت و احترام!:دی
    قطعا چون با نظراتت موافقم قصد برگذاری مناظره کروبی موسوی را ندارم. پس بدرود تا روزی دگر!:دی

    ReplyDelete